دولت اقتدارگرای دیوان سالار به مثابه عامل زمینه ساز توسعه دموکراسی
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
- author محمدعلی رمضانی
- adviser حسین سیف زاده الهه کولایی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1390
abstract
در کنار افزایش گرایش های ذهنی در نفی اقتدارگرایی و در نتیجه تلاش برای کاهش نقش ملت-دولت ها در مدیریت یک سویه جوامع سیاسی و همان طور که کاهش نقش دولت در مدیریت جوامع در حال توسعه موجب افزایش بارز خشونت ها شده است. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق ناراضیان سیاسی کشورهای در حال توسعه مدعی هستند که اقتدار گرایی آنتی تز دموکراسی است، تجربه دولت عمل گرا و توسعه گرا حاکی از تأثیر مثبت اقتدارگرایی در روند توسعه دموکراسی است پژوهش حاضر به این مهم می پردازد. با توجه به آنکه اقتدارگرای دیوان سالار درگفتمان فعالان سیاسی کشورها به عنوان آنتی تزی برای دموکراسی به حساب می آید، خوف نظری این دانش پژوهش آن است که به جای دموکراسی زمینه برای نوعی رویاگرایی توده ایی و یا عوام سالاری در کشورها فراهم آید، تا دموکراسی. با توجه به تحولات اخیر منطقه خاورمیانه که تحت عنوان بهار عربی مطرح می شود. چه بسا که نبود ظرفیت سازی اولیه برای دموکراسی ابر بهاری را به سیل ویرانگر رویاگرایی منجر کند، این پژوهش بنیادی با رویکرد تاریخی-تطبیقی می تواند جنبه کاربردی برای کشورهای در حال گذار باشد. از منظر بنیادی این پژوهش دنباله ای است بر مطالعات نظری نسبت به پیوند اقتدارگرایی با دموکراسی و از نظر کاربردی یافته های این پژوهش می تواند مورد توجه صاحب منصبان و فعالان سیاسی کشورها شود. در همین راستا پژوهش حاضر نیز در نظر دارد به این سوال مهم پاسخ دهد که : دولت قتدارگرای دیوان سالار چگونه باعث تکوین و تحکیم دموکراسی می شود؟ و در پاسخ به این سوال فرضیه پژوهش مطرح می شود که : دولت اقتدارگرای دیوان سالار با بالا بردن ظرفیت های ساختاری، و دگرگونی آن ها، نخبگان سیاسی را در جهت توسعه دموکراسی تمهید شده ترغیب می کند و می تواند زمینه ساز توسعه دموکراسی شود و موجب تحکیم دموکراسی شود، بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از روش ساختار-کارگزار و با یک رویکرد پیامدگرایانه به بررسی رابطه بین اقتدارگرایی از نوع دیوان سالار و دموکراسی می پردازد. پژوهش حاضر دارای سه بخش است. که در بخش اول مروری در ادبیات عمومی و تخصصی برای رسیدن به چارچوب مفهومی و مبنای نظری است. در بخش دوم به مطالعات موردی در خصوص دولت های اقتدارگرای دیوان سالار در چهار کشور کره جنوبی، برزیل، شیلی و اروگویه و نتایج حاصل از آن پرداخت می شود و در بخش پایانی به جمع بندی یافته های نظری و تاریخی در خصوص دولت اقتدارگرای دیوان سالار و توسعه دموکراسی با تعمیم یافته های مورد نظر بررسی می شود.
similar resources
بنیان «دولت حزب سالار» و تعامل میان دموکراسی و پارتیتوکراسی
در غرب، احزاب سیاسی در راستای دموکراسیزاسیون و لیبرالیزاسیون جوامع به وجود آمده اند و شکل گیری نظام حزبی، مرحله ای اساسی در فرآیند توسعه سیاسی به حساب می آید. اعتقاد بر آن است که پلورالیسم سیاسی در نظام های لیبرال ـ دموکراتیک، صرفاً در تحزب سیاسی و رقابت مسالمت آمیز میان احزاب برای کسب قدرت خلاصه می شود. امروزه تحزب جزو جدایی ناپذیری از حیات سیاسی غرب است. اگر نبود احزاب سیاسی، خللی در دموکراسی ...
full textدولت توسعه خواه و زمینه های توسعه در ایران
این مقاله سعی دارد با استفاده از مدل توسعهای که در مقاطعی از تاریخ توسعة شرق آسیا پدیدار شد و با عنوان «دولت توسعهخواه» از آن یاد میشود، امکان گذار به توسعه در ایران را بررسی کند. فرض بر این است که زمینههای گذار به توسعه از مسیر دخالت مؤثر دولت در اقتصاد ایران فراهم است که دسترسی دولت به منابع غنی مادی و انسانی، شامل منابع نفت و گاز و نیروی انسانی کشور، از جمله پشتوانهها و زمینههایی است ک...
full textآسیب شناسی انحطاط دولت اقتدارگرای بوروکراتیک محمدرضا پهلوی
از جملهی تئوریها در خصوص توسعه در کشورهای جهان سوم، نظریهی دولتهای اقتدارگرای بوروکراتیک است. بر اساسِ این نظریه جوامع توسعهنیافته جهتِ گذار از وضعیت سنتی به مدرن نیاز به یک دولت مقتدر مرکزی و بوروکرات دارند. این مدل از توسعهگرایی، که برای نخستین بار در ایران بعد از کودتای 28 مرداد شکل گرفت و تا قیام 15 خرداد 1342 ادامه یافت، گفتمانی پیرامون عرصهی سیاست و حکومت در ایران فراهم نمود که عنوا...
full textدرآمدی بر رویکرد آرایش سیاسی؛ به مثابه بستری برای ارتقای ظرفیت سیاستگذاری توسعه دولت
مقاله حاضر به بررسی کاربست رویکرد آرایش سیاسی در مطالعه و فهم روندها و سیاستگذاری توسعه دولتها میپردازد. اخذ چنین رویکردی در واکنش به فقدان مطالعه بخش غیررسمی و پنهان در مطالعات سیاستگذاری توسعه است. در این چارچوب معاملات سیاسی است که روندهای یک دولت راهی به سوی درک این مسئله است که چطور نهادهای رسمی بسیار مشابه، مانند قوانین دموکراسی یا قوانینی که بر مدیریت اقتصاد کلان یا آزادسازی تجارت تم...
full textساز و کار تبعیض مثبت به مثابه ابزار محرومیت زدایی
یکی از ساز وکارهایی که بیشترین تأثیر را در تغییر وضعیت گروههای اقلیتی و محروم در جوامع کنونی در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم داشته، ساز وکاری است با عنوان ”تبعیض مثبت“ که چه در رابطه با مشروعیت ذاتی آن و چه در رابطه با تأثیر واقعیاش در تغییر موقعیتها بسیار بحث انگیز بوده است. کاربرد این روش در رابطه با موقعیت زنان در بسیاری از کشورهای جهان و در حوزههای مختلفی همچون ورود زنان به دانشگاه...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023